آمین !!
ای تو آغاز، تو انجام، تو بالا، تو فرود!
ای سراینده ی هستی سر هر سطر و سرود!
باز گردان، به سخن دیگر باز!
آن شکوه ازلی، شادی و زیبایی را، داد و دانایی را!
تو سخن را بده آن شوکت دیرین!
آمین!!
نیز دوشیزگی روز نخستین!
آمین!!
ای تو آغاز، تو انجام، تو بالا، تو فرود!
ای سراینده ی هستی سر هر سطر و سرود!
باز گردان، به سخن دیگر باز!
آن شکوه ازلی، شادی و زیبایی را، داد و دانایی را!
تو سخن را بده آن شوکت دیرین!
آمین!!
نیز دوشیزگی روز نخستین!
آمین!!
خدایا!
فقط تویی پناه من،
فقط تویی آمال من،
فقط تویی آرزوی من!!.
خدایا!
چشم هایم فقط تو را می بینند،
دست هایم فقط تو را خواهانند،
پاهایم فقط راه تو را می روند.
خدایا!
قلبم با یاد تو به تپش می افتد،
عقلم در جست و جوی توست.
خدایا!
همه ی امید من به توست…
اللهم عجل لولیک الفرج.
وقتی چشم به راه کسی هستی، نمی توانی آرام و راحت بنشینی. بر می خیزی و کاری انجام می دهی؛ خانه را آماده ی حضورش می کنی و خود را برای دیدارش مرتب می نمایی. هر قدر فردی که انتظارش را می کشی عزیز تر باشد، تلاش تو هم بیشتر می شود. دوست داری بهترین پذیرایی را از او داشته باشی و با بیشترین آمادگی این مهم را به سر انجام برسانی…
سال هاست که چشم به راه اقایی هستیم که عزیزتر از آن روی کره ی زمین نیست، همه ی ما به لطف وجود و دعای ایشان از زندگی و مواهب آن برخورداریم. آقایی که آخرین یادگار از بهترین خانواده ای است که هستی به خود دیده است. مردی از تبار حیدر(علیه السلام) و فاطمه( سلام الله علیها) که با تشریف فرمایی اش معنای واقعی زندگی در سراسر جهان تعبیر خواهد شد.
اکنون به خود بازگردیم و از خود بپرسیم که آیا به اندازه یک مسافر از خانواده ی خود بی قراری و چشم انتظاری را تجربه کرده ایم؟ آیا خانه های ما به گونه ای است که از آقا بخواهیم در آن حضور یابند؟ زندگی ما چه؟ آیا مهدی پسند است؟
تا دیر نشده جواب سوال ها را بیابیم که از قافله ی خوبان منتظر جا نمانیم.
عزیزم کاسه ی چشمم سرایت
میان هر دو چشمم جای پایت
از آن ترسم که غافل پا نهی تو
نشینه خار مژگانم به پایت.
میلاد باسعادت سالار شهیدان امام حسین علیه السلام و برادر بزرگوارشان حضرت ابوالفضل علیه السلام و فرزند عزیزشان سید الساجدین امام سجاد علیه السلام مبارک باد.
از دور ها پیش منتظرت بودم!
فصل آمدن پرستو ها، هنگام روییدن شقایق ها!
اما تو نیامدی!
باز برای تو می خواند این دل من!
باز بی تو، برای تو عاشق می ماند این دل م!
اما تو نیامدی!
شب، سرمای عجیبی بود اما!
دل با خاطره ها گرم بود.
چه زود گذشتند ثانیه ها،
نبودن تو و مرگ آیینه ها!
دل من بی تو پیر شد،
تپش قلبت را نشنید، از دنیا سیر شد.
بی تو چه زود گذشت، این عمر و این ثانیه ها!
اما تو نیامدی!
باز دل ماند در حسرت آرزو ها!!!
برگرفته از نشریه ی خانه خوبان
راز راه
رفتن است!
***
راز رود خانه
پل
***
راز آسمان
ستاره است
***
راز خاک
گل
***
راز اشک ها
چکیدن است
***
راز جوی
آب
***
راز بال ها
پریدن است
***
راز صبح
آفتاب
***
راز های واقعی
راز های برملاست
***
مثل روز
روشن است
***
راز این جهان
خداست!!!
***
شاعر: عرفان نظرآهاری( برگرفته از نشریه خانه خوبان)
خبر آمدنت مثل نسیم
می رود باغ به باغ
می رود شهر به شهر
مردمان یمن و تونس و مصر
مردمان اردن،
همه ی عالمیان،
به تمنای تو برخاسته اند؛
وعده ات نزدیک است…
اللهم عجل لولیک الفرج!!