!آرزوی دیدار تو!

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دانی که ...

23 آبان 1393 توسط زارعی



دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟

چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است!


دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟

بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است!


دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟

شرمنده زلعل لب عطشان حسین است!


دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش؟

یعنی که خدا هم عزادار حسین است!

السلام علیک یا ابا عبد الله


مطلب قبلی
مطلب بعدی
 3 نظر

موضوعات: ماه محرم لینک ثابت

نظر از: دریاوآب [عضو] 
  • دریا و آب

باسلام وب جالبی داری بعضی از مطالب رو خوندم قشنگن /ولی این حباب ها حواس آدمو پرت میکنه انگار بازی آنلاینه آدم دوست داره اونا رو بترکونه تا اینکه مطالب رو بخونه/ یاعلی موفق باشی
.
.
.
.
.
………: پاسخ: ممنون از دیدار شما

1393/09/10 @ 16:07
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

با سلام
یا حبیب الباکین

نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر

بلند مرتبه پیکر بلندبالا سر

فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد

که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت هرجا سر

قسم به معنی “لا یمکن الفرار از عشق”

که پر شده است جهان از حسین سرتاسر

نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن

به آسمان بنگر! ما رایت الا سر

سری که گفت من از اشتیاق لبریزم

به سرسرای خداوند می‌روم با سر

هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم

مباد جامه مبادا کفن مبادا سر

همان سری که یحب الجمال محوش بود

جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر

سری که با خودش آورد بهترین‌ها را

که یک به یک همه بودند سروران را سر

زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان

حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر

سپس به معرکه عابس “اجننی” گویان

درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر

بنازم ام وهب را به پارهء تن گفت:

برو به معرکه با سر ولی میا با سر

خوشا بحال غلامش، به آرزوش رسید

گذاشت لحظهء آخر به پای مولا سر

در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد

همان سری است که برده برای لیلا سر

سری که احمد و محمود بود سر تا پا

همان سری که خداوند بود پا تا سر

پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد

پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر

امام غرق به خون بود و زیر لب می گفت:

به پیشگاه تو آورده ام خدایا سر

میان خاک کلام خدا مقطعه شد

میان خاک الف لام میم طا ها سر

حروف اطهر قرآن و نعل تازهء اسب

چه خوب شد که نبوده است بر بدن ها سر

تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود

به هرکه هرچه دلش خواست داد ، حتی سر

نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او

ادامه داشت ادامه سه روز …اما سر -

جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است

جدا شده است و نیافتاده است از پا سر

صدای آیهء کهف الرقیم می‌آید

بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر

بسوزد آن همه مسجد ، بمیرد آن اسلام

که آفتاب درآورد از کلیسا سر

چقدر زخم که با یک نسیم وا می شد

نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر

عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت

به چوب، چوبهء محمل نه با زبان با سر

دلم هوای حرم کرده است می‌دانی

دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر.

سید حمیدرضا برقعه ای
.
.
.
.
.
……..: پاسخ: ممنون از دیدار شما

1393/08/23 @ 20:50
نظر از: ربیع الانام [عضو] 
  • « ربیع الانام »

سلام خدا شهید شما رو رحمت کنه وانشالله دومی هم قسمتتون بشه
«سنگر مجازی من»
.
.
.
.
.
……..: پاسخ: ممنون از دیدار شما

1393/08/23 @ 20:49


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

!آرزوی دیدار تو!

سلام زارعی هستم مدیر وبلاگ به دو دلیل نام وبلاگ آرزوی دیدار تو است: یکی ندیدن پدربزرگم که شهید شدند، دوم آرزوی دیدار امام زمان (عج) است ممنون که به این وبلاگ سر زدید. با تشکر.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات


کد ساعت فلش


جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهداء
    • شهدای ارسنجان
  • شعر
  • تاریخ
  • علمی
  • تصویر
  • حضرت زهرا
  • مذهبی
    • امام زمان (عج)
    • امام علی(علیه السلام)
    • حضرت زهرا
    • ماه محرم
  • ماه رمضان
  • تاریخی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

تصویر


قالب وبلاگ

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد خداحافظی

دریافت کد خداحافظی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس