!آرزوی دیدار تو!

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

آیا دوست دارید که به خداوند نزدیک شوید؟

03 اسفند 1393 توسط زارعی

1) در هوای بسیار سرد وضو بگیرید؛

2) نماز های نافله بخوانید؛

3) به خداوند معرفت و شناخت پیدا کنید؛

4) علم را در دسترس اهلش قرار دهید؛

5) امور آخرت را به امور دنیا ترجیح دهید؛

6) بینوایان را دوست داشته باشید؛

7) سخی و بخشنده باشید؛

8) برای خدا سجده کنید؛

9) حلم و بردباری داشته باشید؛

10) از خداوند اطاعت کنید.

 1 نظر

دانی که ...

23 آبان 1393 توسط زارعی



دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟

چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است!


دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟

بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است!


دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟

شرمنده زلعل لب عطشان حسین است!


دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش؟

یعنی که خدا هم عزادار حسین است!

السلام علیک یا ابا عبد الله


 3 نظر

نبار باران...

17 آبان 1393 توسط زارعی

نبار باران …

 

نبار باران…
دیگر به تو نیازی نیست وقتی
امامم در دشت کربلا جان داد
وقتی فرزندان رباب پرپر شدند
وقتی عمو عباس شرمنده ی فرزندان حسین شد
وقتی زینب آواره شد
آسمان هم از شرمندگیست که اشک میریزد و میبارد
ولی اگر ده،صد، هزار سال هم ببارد
تاوان عزادار کردن دل زینب که نمیشود…



 2 نظر

شام غریبان

13 آبان 1393 توسط زارعی

 

چه آوردند يا رب آب و آتش


به روز خيمه و لب آب و آتش


ز اشك كودكان  و داغ زينب


بهم پيوسته امشب آب و آتش

 

 


 2 نظر

میوه قلب زهرا (س)

12 آبان 1393 توسط زارعی

عـــرش بـــر جــلـوۀ رخـــسـار حــسیـن(ع) مــی نـازد
عـرش بــــر اشــک عــــزادار حــسیـن(ع) مـــی نــازد

قــبـر شـش گـوشـه بـــه زوّار حـسین(ع) مـــی نــازد

کــربــلاء هــــم بـــه عـلـمـدار حـسیـن(ع) مــی نــازد

فاطـمـه(س) ام ابــیـهــا ، بــه حـسین(ع) مــی نــازد

هــمــه جــا زینب کبری(س) بـه حسین(ع) مـی نـازد


*****
ایــن حـسین(ع)کـیسـت کـه مـحبوب تـــمام دلهاست

او حـسین(ع)است حـسین(ع)،مـیـوۀ قلب زهراء(س)

 


 1 نظر

یک کربلا بده!

12 آبان 1393 توسط زارعی

یک کربلا بده همه ی هستی ام بگیر…


یک کربلا بده به من اصلا بگو بمیر…


یک کربلا بده طلبت بیشتر بکن…


یک کربلا به راه خدا بر من فقیر…

 نظر دهید »

** بگذریم!! **

12 آبان 1393 توسط زارعی

از دشت پربلا و مکانش که بگذریم
از ظهر داغ و بحث زمانش که بگذریم

یک راست می رسیم به طفل سه ساله ای
از انحنای قد کمانش که بگذریم

از گم شدن میان بیابان کربلا
یا از به لب رسیدن جانش که بگذریم

تازه به زخم های کف پاش می رسیم
از زخم های گوش و دهانش که بگذریم

حتی زنان شام به حالش گریستند
از حال عمه ی نگرانش که بگذریم

خیلی نگاه حرمله آزار می دهد
از خاطرات تیر و کمانش که بگذریم

با روضه ی کشیده ی گوشش چه می کنند
از گوشواره های گرانش که بگذریم

دروازه کودکان بدی داشت لااقل
از ازدحام پیر و جوانش که بگذریم

در مجلس یزید زبانش گرفته بود
از حرف های سخت و بیانش که بگذریم

حالا به گریه کردن غساله می رسیم
از دستهای زجر و توانش که بگذریم…

( السلام علیک یا بنت الحسین علیه السلام )

 


 نظر دهید »

ای آب!

12 آبان 1393 توسط زارعی

هرچنــد تیــر ، مشــک و دلـــم را دریـــده اســـت


ای آب همتـــی کـــن و تــا خیمـــه هـــا مریــز . . .



” ســـــلام برعبــد ٍ صــالح خـــدا ”



 نظر دهید »

میمانی یا میروی؟

12 آبان 1393 توسط زارعی

مپندار که تنها عاشورائیان را بدان بلا آزموده اند و لاغیر…


صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است


ای دل چه میکنی؟ میمانی یا میروی؟


داد از آن اختیار که تو را از حسین(ع) جدا کند!!!!!


سید مرتضی آوینی

 


 1 نظر

چهار عنصر عالم

12 آبان 1393 توسط زارعی

راست گفته اند عالم از چهار عنصر تشکیل شده :

آب!

آتش!

خاک!

هوا …

****
آبی که از تو دریغ کردند


آتشی که در خیمه گاهت افتاد


خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها


و هوایی که عمری ست افتاده در دل ها …


ترکیب این چهار عنصر می شود کـــــــــــــــربلا …

 


 1 نظر

دل به دل راه داره!...

12 آبان 1393 توسط زارعی

حسين جان….

دلم هواي تو را دارد…


خدا كند راست باشد كه مي گويند:

“دل به دل راه داره"….


السلام علیک یا ابا عبد الله

 


 نظر دهید »

نمکدان

12 آبان 1393 توسط زارعی

اين نمكدان حسين جنس عجيبي دارد


هر چقدر ميشكنيم، باز نمك ها دارد…

****

به فداي لب عطشان حسین “ع”

 


 1 نظر

السلام علیک یا ابا الفضل العباس

12 آبان 1393 توسط زارعی

 

ای فرات! شرم برتو باد…

چگونه عطش اباالفضل (ع) را دیدی و تا پای خیمه ها با او همسفرنشدی

و هنوز پای رفتن داشتی؟…


* السلام علیك یا اباالفضل *

 


 نظر دهید »

خدایا

23 شهریور 1393 توسط زارعی

 

خوش به حال آنکه قلبش مال توست

حال و روزش هر نفس، احوال توست

خوش به حال آنکه چشمانش تویی

آرزوهایش همه آمال توست

 1 نظر

فقط یک پیراهن

31 مرداد 1393 توسط زارعی

ابو اسحاق سبیعی می گوید:

من روز جمعه ای بر دوش پدرم بودم و امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) خطبه می خواند و در همان حال با آستینش خود را باد می زد.

پس گفتم: ای پدر! امیر مومنان احساس گرما می کند؟

پدرم گفت: امیر مومنان احساس گرما نمی کند؛ اما پیراهنش را شسته و هنوز نم دارد و چون پیراهن دیگری ندارد، آن را تکان می دهد[ تا خشک شود].

 

منبع: سیمای امیر المومنین علیه السلام، ص 79.

 1 نظر

قطره های فراموش شده -2-

29 مرداد 1393 توسط زارعی

ورزش باستانی (شهید ابراهیم هادی)

اوایل دوران دبیرستان بود که ابراهیم با ورزش باستانی آشنا شد. او شب ها به زورخانه حاج حسن می رفت. حاج حسن توکل معروف به حاج حسن نجار، عارفی وارسته بود. او زورخانه ای نزدیک دبیرستان ابوریحان داشت. ابراهیم هم یکی از ورزشکاران این محیط معنوی و ورزشی شد.

حاج حسن ورزش را با یک یا چند آیه از قرآن کریم شروع می کرد. سپس حدیثی می گفت و ترجمه می کرد. بیشتر شب ها ابراهیم را می فرستاد وسط گود،او هم در یک دور ورزش، معمولاً یک سوره ی قرآن، دعای توسل و یا اشعاری در مورد اهل بیت می خواند و به این ترتیب به مرشد هم کمک می کرد. از جمله کار های مهم در این مجموعه این بود که؛ هر زمان که ورزش بچه ها به زمان اذان مغرب می رسید، بچه ها ورزش را قطع می کردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن نماز جماعت می خواندند.

به این ترتیب حاج حسن در آن دوران قبل از انقلاب، درس ایمان و اخلاق را در کنار ورزش به جوان ها می آموخت.

یک بار بچه ها پس از ورزش در حال پوشیدن لباس و مشغول خداحافظی بودند. به یکباره مردی سراسیمه وارد شد، بچه خردسالی را نیز در بغل داشت. با رنگی پریده و باصدایی لرزان گفت: حاج حسن کمکم کن. بچه ام مریضه، دکترا جوابم کردند. داره از دستم می ره. نفس شما حقه، ترو خدا دعا کنید، ترو خدا… بعد شروع به گریه کرد.

ابراهیم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض کنید و بیایید توی گود. خوش هم آمد وسط گود. آن شب ابراهیم در یک دور ورزش، دعای توسل را با بچه ها زمزمه کرد. بعد هم از سوز دل برای آن کودک دعا کرد. آن مرد هم با بچه اس در گوشه ای نشسته بود و گریه می کرد.

دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شدید! با تعجب پرسیدم: کجا؟ کفت: بنده خدایی که با بچه مریض آمده بود، همان آقا دعوت کرده. بعد ادامه داد: الحمد لله مشکل بچه اش برطرف شده، دکتر هم گفته بچه ات خوب شده. برای همین ناهار دعوت کرده.

برگشتم وابراهیم را نگاه کردم. مثل کسی که چیزی نشنیده، آماده رفتن می شد. اما من شک نداشتم دعای توسلی که ابراهیم با آن شور و حال عجیب خواند کار خودش را کرده.


منبع: سلام بر ابراهیم، ص 18.

 نظر دهید »

//چشم به راه تو// *2*

29 مرداد 1393 توسط زارعی

فایده ی دعا برای امام زمان علیه السلام

ممکن است بعضی سوال کنند فواید و ثمرات دعا نمودن ما به امام زمان (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) چیست و چه آثاری دارد؟ در جواب باید گفت: دعا آثار زیاد و فواید بی شماری داردکه بعضی از آن ها عبارتند از :

1) وجود امام زمان علیه السلام از نعمت های عظیم الهی است که امام هفتم علیه السلام در تفسیر آیه ی 20 سوره ی لقمان « وَ أَسبَغَ عَلَیکُم نِعَمَهُ ظَاهِرَةً و بَاطِنَةً» فرمودند: (نعمت ظاهر، امام ظاهر و نعمت باطن، امام غائب است. پس شکر این نعمت بزرگ واجب و لازم است و آن لازم می شود به دعا برای آن حضرت و تعجیل در فرج آن بزرگوار؛ چون یک نوع شکر نعمت، اقبال به نعمت است چنان که اعراض از آن و قدرت نداشتن کفران است.) و این فرموده ی امام چهارم علیه السلام است که فرمودند: و اما حقّ صاحب نعمت و احسان بر تو پس این است که او را شکر کنی و نعمت و احسان او و نام او را به نیکویی ببری و خالص گردانی از برای او دعا کردن را ما بین خود و خدای خودت که اگر چنین کرده ای شکر کرده ای او را در پنهان و آشکار.

2) با دعا بر آن بزرگوار اظهار محبت و دوستی به آن حضرت می نماییم که این کار باعث نجات انسان می گردد.

3) آن سرور ولی و مولا و آقای ما است و وظیفه ی پیروان اوست که ولی نعمت و مولای خودشان را دعا نمایند.

4) با دعا بر آن حضرت خود را به آن بزرگوار نزدیک می کنیم و باعث می شود از این راه تقرب به او پیدا نماییم.

5) دعا برای آن حضرت و طلب تعجیل برای فرج آن بزرگوار دلیل انتظار است و آن افضل اعمال است در زمان غیبت به مقتضای روایات زیاد، از جمله حدیث مشهوری که منسوب به پیامبر(صلی الله علیه و آله) است که فرمود: « أَفضَلُ أَعمَلُ اُمَّتِی إِنتِظَار فَرَجِه مِنَ الله عزّ و جلّ»  و موجب می شود که خداوند آمدن آن حضرت را جلو بیندازد.

6) دعا برای امام زمان موجب یاد و ذکر آن بزرگوار است و آن از عبادات محسوب می گردد و احیای امر و اعلای ذکر است.

7) دعا برای ولی عصر موجب دوری از شسطان می گردد، چنان که از امام هفتم نقل شده که فرمودند:« هر گاه در مجلسی ذکر خداوند و ذکر ما اهل بیت شد، شیطان از شدت الم و غم به فزع و ناله می آید و چون ملائکه ناله ی او می شنود بر او لعنت می فرستند. (اصول کافی، جلد 2، ص 288)»

8) دعا برای امام زمان موجب خوشحالی و سرور قلب آن بزرگوار و سایر ائمه علیهم السلام می گردد.

9) دعا برای فرج امام زمان موجب خوشنودی مومنین می گردد و این خود عبادت است. همان طور که فرموده اند:«بهترین اعمال به سوی خدای عزّ و جلّ ادخال سرور در قلب مومن است.(اصول کافی، ج 2، ص 189)»

10) این دعا سبب فرج شخص دعا کننده است. به مقتضای توقیع رفیع مروی در احتجاج که به دست شیخ جلیل محمد بن عثمان العمری(رحمه الله علیه) بیرون آمده است:«و الکثروا الدّعاء بتعجیل الفرج، فإِنَّ دلک فرجکم: بسیار دعا کنید برای تعجیل در فرج من، زیرا همین فرج شماست.(احتجاج، ج 2، ص 284)»


منبع: توصیه ها و ذکر های معنوی امام زمان علیه السلام و عارفان، ص 252.

 نظر دهید »

//چشم به راه تو// *1*

26 مرداد 1393 توسط زارعی

شکایت امام زمان (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) از گارگزان خود

در مشهد کوهی است به نام کوه خلج که از قدیم الایام دوستان حضرت و و عشاق آن امام همام بدان جا می رفته و مشغول توسل به آن جناب و دعا برای حضرتش می شدند.

از جمله مرحوم مغفور مشهدی حسن یزدی که از صلحاء و منتظرین وجود مقدس حضرت بقیه الله ارواحنا فداه بوده، بدان کوه می رفته و مشغول توسل به آن جناب می شده .این تشرف را مشهدی هسن نقل نموده است؛ او می گفت:

تقریباً در سال 1355 شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج رفتم و در آن جا مشغول زیارت خواندن و توسل به امام زمان(عجل الله تعالی و فرجه الشریف) شدم. حال خوبی داشتم و دائماً با حضرتش مناجات می کردم:

«ای کاش ظهور می کردید و من ظهور شما را درک می کردم!»

آن روز، روز تعطیلی بود. پس از توسل در کوه خلج به منزل رفتم و قدری استراحت کردم. در عالم رویا، دیدم در همان مکان در روی کوه خلج هستم و آقایم و مولایم صاحب الزمان روحی له الفداه هم هستند، آقا در حالی که دست هایشان را بر پشت گذاشته بودند به طرف شهر مشهد نگاه می کردند. گفتم:« آقا تشریف بیاورید داخل شهر.»منطورم ظهور آن حضرتن بود.

فرمودند:«من در این شهر غریبم.»

گفتم:«آقا اگر کاری دارید بفرمایید تا انجام دهم.»

فرمودند:«ما کارمندان زیادی داریم ولی آن ها حق ما را می خورند و اگثراً یک قدم برای من برنمی دارند و به یاد من نیستند.»

در این هنگام از خواب بیدار شدم و در فراغ آن حضرت و برای غربت آن حضرت بسیار اشک ریختم!!!




منبع: توصیه ها و ذکر های معنوی امام زمان علیه السلام و عارفان، ص 168

 3 نظر

قطره های فراموش شده -1-

26 مرداد 1393 توسط زارعی

بسم الله الرحمن الرحیم

مجموعه ی قطره های فراموش شده، داستان هایی است از زندگی و خاطرات شهداء هشت سال دفاع مقدس. در این مجموعه سعی می شود که از شهداء و خانواده هایشان مطالبی نوشته شود که شاید تاثیر گذار باشد و نسل بعد از جنگ شهداء و فداکاری هایشان و… را فراموش نکنند.



اولین داستان:

شهید ابراهیم هادی

این شهید بزرگوار در سال 1336 در تهران دیده به هستی گشود. پدرش به او علاقه ی خاصی داشت، و با این که شغل وی بقالی بود ولی توانسته بود فرزندانش را به بهترین نحو تربیت کند. ابراهیم نوجوان بود که پدرش چشم از جهان فرو بست و از آن پس ابراهیم مانند مردان بزرگ راه زندگی را در پیش گرفت.

او با شاگردی نزد علامه محمد تقی جعفری فردی بسیار مومن و با ایمان شد و در دوران پیروزی انقلاب اسلامی شجاعت های بسیاری از خود نشان داد. ابراهیم اهل ورزش بود و در ورزش های کشتی، والیبال و ورزش باستانی بی نظیر بود.

مردانگی او را می توان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی دراز و گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد. در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال های فکه مقاومت کردند و تسلیم نشدندو سر انجام در 22 بهمن سال 61 به از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب تنهای تنها با خداوند همراه شد و دیگر کسی او را ندید.

او همیشه از خدا می خواست که گمنام بماند چرا که گمنامی صفت یاران خداوند است. خداوند هم دعایش را مستجاب کرد و ابراهیم سال هاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور…



 1 نظر

چشم به راه

11 خرداد 1393 توسط زارعی

وقتی چشم به راه کسی هستی، نمی توانی آرام و راحت بنشینی. بر می خیزی و کاری انجام می دهی؛ خانه را آماده ی حضورش می کنی و خود را برای دیدارش مرتب می نمایی. هر قدر فردی که انتظارش را می کشی عزیز تر باشد، تلاش تو هم بیشتر می شود. دوست داری بهترین پذیرایی را از او داشته باشی و با بیشترین آمادگی این مهم را به سر انجام برسانی…

سال هاست که چشم به راه اقایی هستیم که عزیزتر از آن روی کره ی زمین نیست، همه ی ما به لطف وجود و دعای ایشان از زندگی و مواهب آن برخورداریم. آقایی که آخرین یادگار از بهترین خانواده ای است که هستی به خود دیده است. مردی از تبار حیدر(علیه السلام) و فاطمه( سلام الله علیها) که با تشریف فرمایی اش معنای واقعی زندگی در سراسر جهان تعبیر خواهد شد.

اکنون به خود بازگردیم و از خود بپرسیم که آیا به اندازه یک مسافر از خانواده ی خود بی قراری و چشم انتظاری را تجربه کرده ایم؟ آیا خانه های ما به گونه ای است که از آقا بخواهیم در آن حضور یابند؟ زندگی ما چه؟ آیا مهدی پسند است؟

تا دیر نشده جواب سوال ها را بیابیم که از قافله ی خوبان منتظر جا نمانیم.

عزیزم کاسه ی چشمم سرایت

میان هر دو چشمم جای پایت

از آن ترسم که غافل پا نهی تو

نشینه خار مژگانم به پایت.

میلاد باسعادت سالار شهیدان امام حسین علیه السلام و برادر بزرگوارشان حضرت ابوالفضل علیه السلام و فرزند عزیزشان سید الساجدین امام سجاد علیه السلام مبارک باد.


 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

!آرزوی دیدار تو!

سلام زارعی هستم مدیر وبلاگ به دو دلیل نام وبلاگ آرزوی دیدار تو است: یکی ندیدن پدربزرگم که شهید شدند، دوم آرزوی دیدار امام زمان (عج) است ممنون که به این وبلاگ سر زدید. با تشکر.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات


کد ساعت فلش


جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهداء
    • شهدای ارسنجان
  • شعر
  • تاریخ
  • علمی
  • تصویر
  • حضرت زهرا
  • مذهبی
    • امام زمان (عج)
    • امام علی(علیه السلام)
    • حضرت زهرا
    • ماه محرم
  • ماه رمضان
  • تاریخی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

تصویر


قالب وبلاگ

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد خداحافظی

دریافت کد خداحافظی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس